بسم الله الرحمن الرحیم
طبقه بندی موضوعی
-
دغدغه مندی
(۱) -
الی متی...
(۲)
بایگانی
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۱)
- شهریور ۱۳۹۴ (۳)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱)
- دی ۱۳۹۳ (۲)
- مهر ۱۳۹۳ (۴)
- شهریور ۱۳۹۳ (۳)
- تیر ۱۳۹۳ (۲)
- خرداد ۱۳۹۳ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱)
- فروردين ۱۳۹۳ (۲)
- بهمن ۱۳۹۲ (۱)
- دی ۱۳۹۲ (۱)
- آذر ۱۳۹۲ (۲)
آخرین مطالب
-
۰۰/۰۲/۱۴یاعلی
-
۹۴/۰۶/۱۴سنگ محک در چه مکانی یافت میشود...
-
۹۴/۰۶/۱۴همونی که تو خواستی....
-
۹۴/۰۶/۱۴چو عاشق میشدم گفتم...
-
۹۳/۱۱/۱۷ما و سوسیس
-
۹۳/۱۰/۰۳ب امید فردایی بهتر
-
۹۳/۰۷/۱۶کم نیار...
-
۹۳/۰۷/۱۲بخون فکر کن جواب بده
پیوندهای روزانه
❣﷽
برای بردن نامت گل از گلم وا شد
برام واژه به واژه پر از تماشا شد
به احترام تو از جای خود زمین پا شد
و آسمان سر تعظیم پیش تو تاشد
به من نگاه کن از ذره آفتاب بساز
مرا خراب کن عبد بوتراب بساز
چه روزها که سر گیسوی تو شب کردم
به شوق اینکه تو هستی طبیب، تب کردم
به دوستان تو از دوستی ادب کردم
به دشمنان تو از دشمنی غضب کردم
به سر هوای تو دارم به پَر نیازی نیست
به جز نیاز، به چیز دگر نیازی نیست
تو ماه بودی و هر شب در آسمان بودی
تو با تمام غریبیت مهربان بودی
برای سفره ایتام شهر نان بودی
همیشه دور و بر بی بضاعتان بودی
تو از پیاده ترین ها سواره میسازی
برای مردم بیچاره چاره میسازی
سلام ها به علیک سلام تو محتاج
و تشنگان محبت به جام تو محتاج
قبول حج به طواف مقام تو محتاج
و چشم خلق به دست غلام تو محتاج
که گفته بی کس و کاریم و بی طرفداریم؟
مدال نوکری شَحنةُ النَّجف داریم
چقدر بر سر زلفت شکار داری تو
چقدر نخلِ به میثم دچار داری تو
دو چشم و این همه چشم انتظار داری تو
خدا به خیر کند ذوالفقار داری تو
علی نبودن و این اقتدار ممکن نیست
و از حکومت چشمت فرار ممکن نیست
تو دست گیر نباشی به چاه می افتیم
نگاهمان نکنی از نگاه می افتیم
ز جلوه های تو در اشتباه می افتیم
که با صفات تو یاد اِلاه می افتیم
در آسمان کبودت مرا کبوتر کن
بیا مرا بخر و برده ابوذر کن
نوشتن از تو حساب و کتاب داشت، نداشت
و نور چشم تو را آفتاب داشت، نداشت
سخاوت تو مگر که حساب داشت، نداشت
بگو که شب شدوچشم تو خواب داشت، نداشت
زمانه بر سر جنگ است یا علی برگرد
مدد ز غیر تو ننگ است یا علی برگرد...
❣
امان از روزی که انسان در مسیر شناخت ضعف هایش به سرعت پیش بره!
دلم به حال دلم سوخت بس که هر شب روز...
اونوقت داستان آدم مثل عابدی میشه که یک شبه هفتاد سال عبادتش رو به باد میده گرچه به نظر بنده این بیشتر همون فرو ریختن کاخ خیالی آدم هاست و الا عبادت درست و به حق که اینجوری دست آدم رو تو حنا ول نمیکنه...
داشتم میگفتم اونوقته که در مسیر همین شناخت این یال کوپالی که برای خودمون متصوریم میریزه و یکهو میبینیم که ... ای داد بیداد
حالا اگه خیلی بچه باحالی باشی و حرف دلت با زبونت یکی بوده باشه از نو شروع میکنی اما
امان از روزی که در دل منافقی باشی که آن سرش ناپیدا
با فوتی مغلوب حوادث میشی
به همین سادگی
که البته به نظرم این مغلوب شدن نیست بلکه یک اکتشاف مهم است که آقا دیدی، دیدی گفتم که همش شعار بود؟ دیدی شعار میدادی؟دیدی؟!
پسندم هر چه را جانان پسندد؟!!!
برو بابا دلت خوشه...
جانان خیلی از ماها خودمونیم!خودمون.
خود پسندی ،سنگ سخت وخیره کننده خودخواهی
در میان سنگ محک های روزگار خوب بگرد...
این یکی از اکتشافات مهمه که در قعر اعماق وجودی هر انسانی میتونه پنهان شده باشه...
در میان سنگ محک های روزگار خوب بگرد...
سنگ خودخواهی را پیدا کردی؟!
ولی بزرگترین گنج دنیا هم جز با صیقل این اکتشاف یافت نخواهد شد!
بله این اکتشاف یک حقیقت وجودی را در دل خودش داره که باید با صیقل این سنگ سخت به آن رسید و این صیقل از خودگذشتگی است
خودخواهیت رابا از خود گذشتگی صیقل بده ، هرجاخودت را دیدی ، سنگ خود خواهیت را، دلت همین سنگ را خواست، همانجا از خودت بگذر ، صیقلش بده...بگونه... بگو به خاطر خدا زندگی میکنم...
گوهر خدا را جست وجو کن
گنج واقعی خداست
وقتی در مسیر حوادث روزگار به خودت رسیدی از خودت بگذر آن وقت خدا را میبینی...
دلم به حال دلم سوخت بس که هر شب روز...
امثال ماها که دلمان میخواهد دنیا را تغییر دهیم اما حتی نمیتوانیم خودمان را تغییر دهیم
میدانید مشکلمان چیست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هر چه میکشیم از بی برنامه بودنمان است. مدیریت زمان را میگویم...
کمی برنامه ریزی کن(در سطح خودت)،خودت را عادت بده...رد خور ندارد...
دشمن هم برای ما اول برنامه ریزی کرد(در سطح جهانی)، عادتمان داد، حالا هم کم کم داریم همان میشویم که دشمن خواست...!
از ماست که بر ماست دیگه...!
سلام
موضوع: وضعیت کنونی پس از تحولات اخیر در منطقه
اینجانب الی متی افسر جنگ نرم مغلوب شده در فضاااااای مجاااازی به اطلاع میرساند
متن گزارش:
ما پس از اعزام به مناطق عملیاتی دچار حمله دشمن درونی شدیم و هم اکنون نیز در خط مقدم در حال جنگ با این دشمن سرسخت هستیم.دشمن بسیاری از مناطق سرزمین وجودی را تصرف کرده که خوشبختانه پس از یک دوره نامیدی رزمندگان ، در راه عملیات قسمت اعظمی از گروه در مرداب رکود از بین رفت امابا توکل برخدا دوباره تجهیز نیروهای خودی را از سر گرفته ایم
متاسفانه وضعیت تدارکات هم جالب نیست و بیشتر مهمات به سلاح امید خلاصه میشود
حمله های چریکی صورت گرفته در این مدت اثرات مثبتی داشته اما همچنان وضعیت بسیار آشفته است
از دوستان پشت خط به سبب کمبود سلاح و مهمات طلب دعای خیر دارم
تمام
چو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد
ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد
حتما تا به حال داستان اون مردی رو که همسرش سر و ته سوسیس رو میزد شنیدید!
اما برای یاد آوری میگن یه شب یه مردی یه تعداد سوسیس گرفت تا برای شام خانومش بپزه
وقتی مرد رفت تو اشپزخونه تا ببینه همسرش چکار میکنه دید سر وته سوسیس رو میزنه
و میندازه تو ماهیتابه تعجب کرد به همسرش گفت چرا اینکارو میکنی؟
گفت مادرم همیشه موقع پخت اینکارو میکرد منم از مادرم یاد گرفتم!
مرد که این قضیه خیلی براش عجیب بود مصمم شد که بفهمه علت این قضیه چی بوده پس به همسرش گفت
نمیخواد غذا بپزی آماده شو امشب شام بریم خونه ی مادرت اونجا که رسیدند مرد به مادر همسرش گفت
که شام براشون سوسیس بپزه و وقتی مادرزنش داشت سوسیس هارو آماده میکرد دید که
بله مادرزنش هم سر وته سوسیس رو میزنه
علت رو جویا شد گفت مادرش موقع پخت سوسیس اینکارو میکرده و اونهم از مادرش اینکارو یاد گرفته
مرد قصه ی ما گفت نشد امشب شام باید بریم خونه ی مادربزرگ پس همه دسته جمعی به راه افتادند
قرار شد شام سوسیس بپزند موقع پخت شام مادربزرگ سر و ته سوسیس را زد
مرد سوال کرد چرا شما سر و ته سوسیس رو میزنید ؟آیا اشکالی داره که سر و ته سوسیس خورده بشه؟!
مادربزرگ لبخند زد و گفت نه پسرم راستش ماهیتابه ای که من توی خونه دارم از اندازه ی سوسیس ها کوچکتره!
برای اینکه سوسیس هارو در خودش جا بده مجبور میشم سر وته سوسیس ها رو بزنم!
حالا قصه برخی از ماها هم شبیه به این ماجراست گاهی وقتا اینقدر شبیه که ...
مثلا چند وقت پیش دسته جمعی رفتیم اردو موقع صبحانه بچه ها نان های لواش رو دور گیری میکردند و میخوردند
حتی حاج آقایی که دنبال ما بود !آیا اینها مصآدیق اسراف نیست
جالب اینجاست که مسئول همراه ما بقیه ی نونش رو توی ظرف گوجه ای شده گذاشته بود
انگار قرار نیست اگه نونی اضافه اومد توسط بقیه خورده بشه
اینها اگر مصادیق اسراف نیست پس چیست ؟
گاهی وقتا فکرمیکنم چه کسی جوابگوی آدم هاییه که شب سر گرسنه برزمین میگذارن ؟
اما برای یاد آوری میگن یه شب یه مردی یه تعداد سوسیس گرفت تا برای شام خانومش بپزه
وقتی مرد رفت تو اشپزخونه تا ببینه همسرش چکار میکنه دید سر وته سوسیس رو میزنه
و میندازه تو ماهیتابه تعجب کرد به همسرش گفت چرا اینکارو میکنی؟
گفت مادرم همیشه موقع پخت اینکارو میکرد منم از مادرم یاد گرفتم!
مرد که این قضیه خیلی براش عجیب بود مصمم شد که بفهمه علت این قضیه چی بوده پس به همسرش گفت
نمیخواد غذا بپزی آماده شو امشب شام بریم خونه ی مادرت اونجا که رسیدند مرد به مادر همسرش گفت
که شام براشون سوسیس بپزه و وقتی مادرزنش داشت سوسیس هارو آماده میکرد دید که
بله مادرزنش هم سر وته سوسیس رو میزنه
علت رو جویا شد گفت مادرش موقع پخت سوسیس اینکارو میکرده و اونهم از مادرش اینکارو یاد گرفته
مرد قصه ی ما گفت نشد امشب شام باید بریم خونه ی مادربزرگ پس همه دسته جمعی به راه افتادند
قرار شد شام سوسیس بپزند موقع پخت شام مادربزرگ سر و ته سوسیس را زد
مرد سوال کرد چرا شما سر و ته سوسیس رو میزنید ؟آیا اشکالی داره که سر و ته سوسیس خورده بشه؟!
مادربزرگ لبخند زد و گفت نه پسرم راستش ماهیتابه ای که من توی خونه دارم از اندازه ی سوسیس ها کوچکتره!
برای اینکه سوسیس هارو در خودش جا بده مجبور میشم سر وته سوسیس ها رو بزنم!
حالا قصه برخی از ماها هم شبیه به این ماجراست گاهی وقتا اینقدر شبیه که ...
مثلا چند وقت پیش دسته جمعی رفتیم اردو موقع صبحانه بچه ها نان های لواش رو دور گیری میکردند و میخوردند
حتی حاج آقایی که دنبال ما بود !آیا اینها مصآدیق اسراف نیست
جالب اینجاست که مسئول همراه ما بقیه ی نونش رو توی ظرف گوجه ای شده گذاشته بود
انگار قرار نیست اگه نونی اضافه اومد توسط بقیه خورده بشه
اینها اگر مصادیق اسراف نیست پس چیست ؟
گاهی وقتا فکرمیکنم چه کسی جوابگوی آدم هاییه که شب سر گرسنه برزمین میگذارن ؟
آن طرح نویی که در سر حافظ بود...
ما آمده ایم تا در اندازیمش...
دستم رفت رو حرفهای دلم
همه اش پاک شد
وهمه اش ماند برای خودم
اصلا آدم حرف دلش را همه جا نمیزند که!(:
امروز یک جمله جالب خواندم که با تصویر معنایش عوض میشد
»»»
در حسرت نگاه تو بسیار میکشم
که این وسط عکسی بود از یک فروشنده با بلندگو...
چقدر هنر آدم را ذوق زده میکند
یک فیلم بود راجع به بستن کمربند ایمنی
فیلم اینگونه شروع میشد که مرد خانواده روی مبل خانه تصور میکرد که رانندگی میکند در همین حین تصادف میکند و نزدیک است که از روی مبل پرت شود، در تصویر آهسته دختر خانواده کمر پدر را میگیردو مادرش هم به صورت اریب دستش رو دور کمر مرد حلقه میکند که هردو با هم شبیه کمربند ایمنی میشه و در یک آن تصویر دوباره به سرعت عادی برمیگردد ومرد مثل اینکه کمربند ایمنی بسته باشد به جلو میرود ولی اتفاقی برایش نمی افتد ولی چندتایی از وسایل اطرافش به جلو پرت میشود
فیلم بسیار جالبیست
یا فیلم زرنگی چینی ها که برای رساندن مفهوم یک لحظه غفلت یک عمر پشیمانی از "از دست دادن لحظه ی حساس فیلم " استفاده کرده بودند
این تبلیغ های شهرداری هم در اصفهان هنرمندانه است
همچنین خلاقیت عاشوراییان در استفاده از حرکت های حروف(مثل َ ِ ُ) برای جلب توجه بیشتر
چند وقت پیش به موضوع تکلیف شخصی فکر میکردم دیدم اگر دنبال اولویت باشیم وقتی نگاه میکنیم میبینیم کار پیامبر اسلام و امامان بعد از ایشان رو زمین مانده
یعنی اینکه پیامبر از قبیله ی خویش تبلیغ را شروع کرد و بعد کم کم از دایره ی عربستان خارج شد و متوقف هم نشدند در این میان یکسری ر/ از مسلمان ها هجرت کردند به سرزمین های به قول ان روزها بلاد کفر یکسری دیگر از بلاد کفر هجرت کردند سرزمینهای اسلامی تا فقیه برگردند
حالا آن سوی مرزها این حق طبیعی از افراد با استعمار فکری و... از آنها گرفته شده و ما چه وظیفه ای داریم؟!
شیعه از ریشه شَیَعَ هم خانواده شیوع چه مفهومی رو به ذهن نزدیک میکنه؟!
برداشت بنده اینه که شیعیان برای رسوندن پیام حق باید در سراسر جهان پراکنده بشند و یک شبکه عظیم تشکیل بدهند مثل همان کاری که امامان بزرگوار ما در شرایط خفقان آن روزها انجام دادند
در حالی که شاهرگ های اطلاعاتی دنیا در دست دشمنه ما داریم چکارمیکنیم؟
********************************************************
پ ن
سعی کنیم با نوشته هامون اطلاعاتی جغرافیایی(به همراه اطلاعات دیگر ) و ... دست دشمن ندهم
میگن یک منطقه ی نامشخص در مشهد رو از طریق اطلاعاتی که مردم در فیسبوک خودشون گذاشته بودند تکمیل کردند
دنبال یه روزم که ذهنم خلوت بشه و این وبلاگ رو مفیدش کنم
ان شاالله...اگر زنده باشم(;
ثبت شد که یادم نره...(:
دوستم از وضعیت نابسامان بسیج میگفت و اینکه تا اعضای بسیج محله به برادرش گفتند تو ، پایگاه را رها کرده
گفتیم بهش بگو هدفت از اومدن به
بسیج چی بود؟ اگر برای رضای خدا بوده که امام فرمودند هر کس بیشتر برای
رضای خدا کارکند بیشتر فحش میشنود
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور
بهش بگو نگه فایده نداره
خدا خودش گفته اگر مرا یاری کنید کمکتان میکنم
خلاصه اینکه چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور...
چرا وقتی یکی شهید میشه به خانوادش تبریک میگن؟
.
.
.
.
.
.
.
خوب فکر کردی؟
.
.
.
.
بریم سراغ سوال بعد؟
.
.
.
.مدیون نشی ها؟
.
.
.
.
.
.
چرا ایام شهادت ائمه اطهار سلام الله علیهم را تسلیت به هم دیگه تسلیت میگیم؟!
.
.
.
.
جواب سئوال اولت چی بود؟
.
.
.
.
تونستی جواب سوال دوم رو بدی؟
.
.
.
.
به نظرت جوابای قانع کننده ای دادی؟
.
.
.
.
قانع کننده یعنی اینکه اگه به یه نفر گفتی قانع بشه ها!
.
.
.
.
اگه نه برو یکم بیشتر فکر کن!
.
.
.
.برو دیگه!
.
.
.
.
.
میگن استعمار یعنی رسیدن به جواب قبل از رسیدن به سوال!
.
.
.
.
.
.
.نگذار استعمار بشی!
.
.
.
.
.
استعمار فکری همون چیزیه که دشمن میخواد!
.
.
.
.
.خب دیگه شمایی و خدای خودت!
.
.
.
. اما جواب بنده>>>
.
.
.
شهادت در راه خدا همواره افتخار آفرینه پس کسب افتخار تبریکه
اما شهادت امام و رهبر ما در حالی که ما هنوز زنده ایم و نفس میکشیم برای ما ننگه
اینکه چطور ما زنده ایم و امام ما ...
اینجاست که باید ناله کنیم از اینکه....